سخنی در باره رضا پهلوی و فرا خوان « شورای ملی ایران» در آستانه سی و چهارمین سالروز انقلاب ایران
کمیته میهنی در دفاع از ایران «خارج از کشور» کمیته میهنی در دفاع از ایران «خارج از کشور»

بدون شک منشور پیشنهادی «شورای ملی ایران» ظاهرأ آمال دموکراتیکی را بیان میدارد که خواسته همه انسان های آزاده میباشد. اما نقش اصلی فردی بنام رضا پهلوی که میراثخوار استبداد سلسله پهلوی و ثروت نامشروع غارتی آن میباشد و تشکل نظریات ارتجاعی، ضد دموکراتیک و سلطنت طلب در این شورا ادعای ملی بودن، استقلال طلبی و آزادی خواهی این تشکیلات مظنون را جدأ زیر سئوال برده و هر انسان آزاده ای را بتفکر وامیدارد که چه نیروهائی و با چه نیات شوم این حرکت ضد انقلابی را دنبال میکند؟

بیش از۳۴ سال بعد از پیروزی انقلاب ایران چرا رضا پهلوی بعنوان سخنران اصلی این حرکت بظاهر مترقی و در حقیقت ساخته- پرداخته و سازمان دهی شده سازمانهای جاسوسی کشورهای سلطه گر پیشتاز غرب ظهور میکند و در مصاحبه های عدیده رادیو تلویزیونی خود را بعنوان رهبری دموکرات، آزادیخواه، طرفدار جامعه مدرن و پیشرو در ایران معرفی میکند و خود را شخصی مطلع و صاحب نظر در همه ابعاد جامعه از جریانات اقتصادی، فناوری، علمی، صنعتی، هنری، سیاسی و غیره میداند. در همه این موضوعات از سیاست های نظام جمهوری اسلامی انتقاد و شکایت دارد، تز «کارشناسانه» ارائه میدهد که در همه این امور چه باید کرد و در بوق و کرنا میدمد، که هدفش نجات جامعه ایران است.

رضا پهلوی نقش خود را بعنوان رهبر «انقلاب رنگی» که در انتظار انجام آن از طرف سازمانهای اطلاعاتی غربی درایران است، میبیند و بیان میکند که هرگز «...نمی خواهم یک نقش تصمیم گیرنده و اداری- اجرائی داشته باشم» ولی اعلان میکند که هدفش «بعنوان یک شخصیت ملی» «پشتیبانی، حمایت و مشوق و حتی المقدور تلاش در جهت جمع آوری حداکثر نیروهای همسو در جهت یک هدف است». او با بیان اینکه «من باین آقایان و خانمهای چه چپ، چه راست، چه جمهوریخواه و چه مشروطه طلب میگویم بحث شما تعیین شکل نظام [نوین] نیست. اگر عرضه داشته باشید، فردا بهترین حزب را تشکیل دهید، بیشترین قدرت عملی را در سیاست خواهید داشت»، می خواهد نقش تاریخی خود را بعنوان رهبر جبهه واحد ضد وطن پرستان ایرانی ایفا نماید.

رضا پهلوی و نویسندگان منشور با نادیده گرفتن خیانت های کببر جد و پدرش بملت شریف ایران در جریان دو کودتا، بخصوص کودتای ۲۸ مراد که کشور ایران را به زیر یوغ غارتگران انگلیسی و آمریکائی کشیدند، میخواهند این ننگ ابدی بر پیشانی خانواده پهلوی را با «آشتی ملی» پاک نمایند (رجوع کنید ببند ۵ منشور). رضا پهلوی در مصاحبه در باره کودتای ۲۸ مرداد میخواهد «شورای مصلحه» تشکیل دهد و چنین بیان میدارد، که «کار این شورا تاریخ نویسی نیست که مصدق چه گفت و شاه چه کار کرد» و یا در جای دیگر میگوید «حتی برای اینکه از نظر تاریخی مسئله شاه و مصدق و ساواک یکبار برای همیشه تمام شود یک کمیسیون حقیقت یابی چه از دوران قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب تمام مسائل را با یک عینک بیطرفانه بر مبنای واقعیات و اسناد توصیف میکند، تعریف میکند، حل میشود جائی که باشد نقد میکند ، محکوم میکند ولی میگذاریم و میرویم».

ولی رضا پهلوی فراموش میکند که بیان کند که نقش خود و خانواده اش را در جنایات پدر و جدش و چپاول اموال مردم چگونه میبیند؟ آیا او مسئولیت تاریخی خود را بعنوان مورث ثروت چپاول شده ملت ایران حساب میکند و جواب میدهد که او و بقیه افراد خانواده پهلوی سی و اندی سال چگونه در ناز و نعمت در آمریکا و اروپا زندگی کرده اند؟ آیا زندگی «شاهانه» او و خانواده اش از راه کار بدست آمده است و یا سرمایه و اندوخته های آنها از چپاول و غارت کشور ایران انباشت یافته است؟ رضا پهلوی قبل از اینکه خود را رهبر اپوزیسیون خارج از کشور و یا حتی مخالفین داخل کشور معرفی کند، باید مسئولیت و نقش خود را در این غارت ملی مشخص نماید.

عملکرد و امیال ضد ملی این گروه مشکوک و رضا پهلوی در ابعاد دیگری هم متبلور میشود. در بند ۱۶ منشور این گروه به «پایبندی به پروتکل عدم گسترش سلاح های هسته ای...» را نوید میدهد و قبیحانه دروغ کبیر تاریخی زیاده خواهان زورگوی آمریکائی، اروپائی و صیهونیستی که خود مسلح به مخربترین سلاحهای اتمی میباشند و ایران را متهم میکنند که در پی ساخت سلاح اتمی میباشد، در چارچوب امیال «آزادی خواهانه» شورا برهبری رضا پهلوی تکرار مینمایند. ببینم که نظر رضا پهلوی در باره تحقیقا ت هسته ای ایران چیست.

بخش فارسی رادیو اسرائیل در گزارشی نظرات رضا پهلوی را که در مصاحبه اختصاصی در این دستگاه دروغ پراکنی شرکت کرده بود، چنین بیان میدارد: «شاهزاده رضا پهلوی ادامه برنامه های اتمی رژیم ایران را بر خلاف مصالح کشور دانست و ارزیابی کرد که اگر یک حکومت مردمی و مردم سالار در ایران بروی کار آید، بتعهدات بین المللی کشور عمل خواهد کرد و برنامه هسته ای را احتمالأ متوقف خواهد داشت». گوینده صدای صهوینیستی ادامه میدهد که «شاهزاده رضا پهلوی تاکید کرد که حکومت کنونی در ایران برنامه های اتمی را برای کلاشی و تسلط بر منطقه و سرکوب مردم ایران می خواهد و هیچ منظور مثبتی از آن ندارد».

رضا پهلوی با گرفتن قیافه حق بجانب، سیاست خود و شرکت در شورای ملی را بر سه اصل بیان میدارد. این اصول عبارتند از شفافیت، پرهیز از هر نوع خشونت و جلب پشتیبانی ملت ایران برای انجام هر سیاست و فعالیت شورا. رضا پهلوی بیان میدارد که خواهان انتخابات آزاد در ایران است و معتقد است که نظام جمهوری اسلامی خواست و توان برگزاری انتخابات آزاد در کشور را ندارد. از آنجائی که او حرکت قهرآمیز و خشونت را رد کرده است روشن نیست که با کدام راهکار میتواند انتخابات آزاد را در ایران باجرا بگذارد؟ ولی دیری نمی پاید که با تناقض گوئی دست خود را رو میکند و نیت شوم خود را برملا میسازد. او در مصاحبه ای دیگر اظهار میدارد که «این اولین باری خواهد بود که بدنیای غرب داریم میگوئیم صرفأ اتکا به تحریم اقتصادی برای تغییر وضعیت در ایران کافی نیست. علی الخصوص، تاکنون در دنبال تغییر رفتار رژیم بودید نه تغییر خود نظام. روزی که شما، یعنی دنیای غرب را میگویم ، در جستجوی این هستید که فقط رفتار رژیم را تغییر دهید و بعد از اپو زیسیون میپرسید که چرا مردم ایران تکان نمیخورند؟ دولت های غربی باید بدنیا اعلام کنند که این رژیم برای همه ما سم و مضر است». شاهزاده بینوا و پریشان خاطر و منشور نویسان همراهش «حفظ تمامیت ارضی» کشور را که در بند ۵ مطرح نموده اند قربانی قدرت طلبی خود نموده ونه تنها بدرگاه امپراطوری ها غرب برای سرنگونی جمهوری اسلامی به دریوزگی میروند، بلکه علنأ خیانت خود را اذعان مینمایند.

بالاخره، آزادگی رضا پهلوی و شخصیت لیبرال- دموکراتیک او که خواهان «مدرنیته»، دموکراسی و استقلال ایران از یوغ بندگی استکبار جهانی است وقتی میتواند به ثبوت برسد و مورد قبول ایرانیان و جهانیان قرار گیرد که به سیاست شفافیت خود جامع عمل بپوشاند و با عرضه اسناد مستند و ارائه محاسبات مالیاتی که به دولت فدارل آمریکا طی دوران اقامتش درآن کشور پرداخته است، بعموم نشان دهد که این سرمایه ها و درآمدها را از کجا آورده است. تنها و تنها با انجام چنین عملی میتواند حساب خود را با ملت بزرگ ایران تسویه کند و دست خود را از دزدی های پدرش و جدش بشوید و نشان دهد که طی سی و اندی سال اقامت در دنیای غرب از نظام فکری استبدادی بدور شده، مثل پدر و جدش افکار فاشیستی ندارد و صمیمانه بیزار از نظام نیمه استعماری بوده و خواهان استقلال کامل و سیانت ملی ایران است.

«کمیته میهنی در دفاع از ایران» سی و چهارمین سالروز انقلاب کبیر ایران را که برای همیشه دودمان شاهنشاهی را به گورستان تاریخ سپرد، به ملت شریف و مقاوم ایران تبریک گفته و به امپریالیستهای جهان خوار، رضا پهلوی و کلیه عوامل وابسته به سیستم جهانی یغما اعلام میکند که انقلاب بهمن جمعبندی تاریخی ملت ایران مبنی بر اصلاح ناپذیری دودمان پهلوی بود، که برای همیشه نظام شاهنشاهی را به زباله دانی تاریخ فرستاد. این تصمیم غیر قابل برگشت است.

بیست و دوم بهمن ۱۳۹۱

مرجع نظرات نقل شده از رضا پهلوی

http://www.andishehtv.tv/index.php?option=com_content&view=section&id=15&Itemid=543



 


February 13th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها